جدول جو
جدول جو

معنی لله مرز - جستجوی لغت در جدول جو

لله مرز
(لَ لَ مَ چُ)
دهی از دهستان رودپی بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 14هزارگزی شمال ساری و دوهزارگزی باختری راه شوسۀ ساری به فرح آباد. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریائی و دارای 300 تن سکنه. آب از رود خانه تجن. محصول آنجا غلات، برنج، پنبه، صیفی و کنف. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ لَوَ گَ)
موضعی میان انارمرزچل و سه پشته چل مازندران. (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 61)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
مرزبانی خراسانی، محمد بن عمران بن موسی بن سعید بن عبداﷲ، مولد او به سال 297 هجری قمری و وفات در سنۀ 378 هجری قمری یکی از بزرگترین مورخین و اخباریین، با علمی واسع و لهجه ای صادق، و کتب ذیل از اوست: کتاب اخبار ابی مسلم صاحب الدعوه و کتاب اخبار برامکه من ابتداء امرهم الی انتهائه مشروحاً نزدیک پانصد ورقه و کتاب الأوائل فی اخبارالفرس القدماء در هزار ورقه و کتاب اخبار ابی حنیفه النعمان بن ثابت در پانصد ورقه و علاوه بر این، کتب بسیاری در اشعار و شعراء و تاریخ داشته است بعض از آنها درده هزار و پنج هزار ورقه رجوع به ابن الندیم شود
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
مرزوق الشامی الحمصی، از روات حدیث است و از ابی اسماء الرحبی روایت کند
لغت نامه دهخدا
(تَ لَ / لِ رَ)
کرم البری. انگور جنگلی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به این دو کلمه و جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 244 شود
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالله برادر عزیز بن عبدالله مرزبان و از یاران یعقوب لیث صفاری است و عزیز امیر شرط سیستان بود از طرف یعقوب و این داود نیز زمانی از جانب یعقوب خلیفت وی شده است بر سیستان. (تاریخ سیستان ص 204 و 208)
لغت نامه دهخدا
(دَ لَ مَ)
دهی است از دهستان اورامان، بخش زراب، شهرستان سنندج. واقع در 26هزارگزی، جنوب خاوری زراب کنار رود خانه زراب، با 231 تن سکنه. آب آن از رود خانه سیردان و چشمه است. راه آن مالرو و صعب العبور است و پل آجری سنگی قدیمی دارد. اکثر اهالی این ده درویش هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(لَ هََ)
دهی از دهستان ای تیوند که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 180 تن سکنه دارد. سکنۀ این ده از اولاد قبا وچادرنشین میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لله درک
تصویر لله درک
خدایت نیکی دهاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لله را
تصویر لله را
خدای را
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است بنگرید به امیر عنوان احترام آمیز لله: محمد خان شرف الدین اغلی تکلو لله میرزا و امیر الامرا گردید
فرهنگ لغت هوشیار
بن سمان
فرهنگ گویش مازندرانی
مرگ جوجه در حالت جنینی
فرهنگ گویش مازندرانی
از مکان های تاریخی تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
لوله ی کوتاهی از جنس نی، جهت انتقال ادرار نوزاد در گهواره
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان میاندورود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
نی مرداب، نی اسفنجی
فرهنگ گویش مازندرانی
برگ گیاه نی
فرهنگ گویش مازندرانی
مرزهای موربی که در انتهای هولی مرزها زده می شود تا آب را
فرهنگ گویش مازندرانی
نام منطقه و مرتعی در زاغمرز بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
مرزهای بزرگی که قطعات زمین را از هم جدا کند و محل آمد و رفت
فرهنگ گویش مازندرانی
مرز پهن زمین مزروعی
فرهنگ گویش مازندرانی